loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 151 پنجشنبه 26 آبان 1390 نظرات (0)

در دلش قاصدکی بود خبر می آورد

دخترت داشت سر از کار تو در می آورد

همه عمرش به خزان بو ولی در این حال

اسمش این بود نهنهالی که ثمر می آورد

غصه می خرد ولی ید تو تسکینش بود

هر غمی داشت فقط نام پدر می آورد

او که می خواند تو را قافله ساکت می شد

عمه ناگه به میان حرف سفر می آورد

دختر و این همه غم آه سرم درد گرفت

یک نفر آن طرف انگار که سر می آورد

قسمت این بود که یک مرتبه خاموش شود

آخر او داشت سر از کار تو در می آورد

                                                     کاظم بهمنی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 55
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 843
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,173
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,574
  • بازدید ماه : 19,901
  • بازدید سال : 394,701
  • بازدید کلی : 22,641,662