پرسش امشب در اينجا شام هجراني سحر شد مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد بر ج

پرسش امشب در اينجا شام هجراني سحر شد مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد بر ج

پرسش امشب در اينجا شام هجراني سحر شد مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد بر ج

پرسش امشب در اينجا شام هجراني سحر شد مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد بر ج

پرسش امشب در اينجا شام هجراني سحر شد مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد بر ج
پرسش امشب در اينجا شام هجراني سحر شد مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد بر ج
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
پرسش امشب در اينجا شام هجراني سحر شد مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد بر ج

پرسش
امشب در اينجا شام هجراني سحر شد
مهمان طفل دختري رأسِ پدر شد
او بوسه بر لب هاي خونيِ پدر زد
بر جان عمه او دو صد باره شرر زد
سر پرسد از دختر چرا روي تو نيلي
دختر بگويد دشمنت با ضربِ سيلي
سر پرسد از او علت قدِ خميده
دختر بپرسد كي تو را از تن بريده
دختر بگويد اي پدر با من سفر كن
بي من مرو از رفتنت قدري حذر كن
سر گويد آخر دخترم وقتِ وصال است
روح تو پرپر مي زند در فكرِ بال است
بابا بگويد مادري پهلو شكسته
در انتظارت بر درِ جنت نشسته
برخيز و بابا اين خرابه منزلت نيست
جايي براي گفتن دردِ دلت نيست
آنجا خودم شانه كنم موي تو بابا
بوسه زنم بر نيليِ روي تو بابا
پر زد رقيه شد خرابه نيمه ي شب
جسم رقيه آتشي بر جانِ زينب


تعداد بازديد : 249
جمعه 23 تیر 1391 ساعت: 17:44
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف