loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 157 یکشنبه 21 اسفند 1390 نظرات (0)

ورود کاروان به شهر شام


از پشت بام بر سرمان سنگ می زنند

بر زخم كهنۀ پرمان سنگ می زنند

وقت نزولِ سوره ی توحید بر لبت

ابلیس ها به باورمان سنگ می زنند

وقتی كه سنگشان به سر نی نمی رسد

سمت سكینه خواهرمان سنگ می زنند

از پای نیزه فاطمه را دور كن پدر!

این كورها به مادرمان سنگ می زنند

بغض علی بهانۀ خوبی برایشان

حتی به سوی اصغرمان سنگ می زنند

آن دختری كه با پدرش رفت و دور شد...

در كربلا جهیزیه اش جفت و جور شد

گفتم: كه كاخ مستی تان پایدار نیست

مردم لباس خاكی ما خنده دار نیست

مردان ما به نیزه و در كوچه های شهر

گرداندن زنان حرم افتخار نیست

ای بزدلان! ز بام به ما سنگ می زنید

در دست های بسته ی ما ذوالفقار نیست

در سختی و بلا به خدا تكیه می كنیم

سر می دهیم در ره او، این شعار نیست

خونش به جوش آمده عباس؛ بس كنید

پای سر بریده كه جای قمار نیست

خون گریه می كنی!؟ به تو حق می دهم عمو

دیگر وسط  كشیده شده حرف  آبرو

كار از تمسخر لب یحیی گذشته است

از خیزران بپرس چه بر ما گذشته است

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 70
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 99
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 865
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,159
  • بازدید ماه : 25,486
  • بازدید سال : 400,286
  • بازدید کلی : 22,647,247