یا زهرا... کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه دستشو

یا زهرا... کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه دستشو

یا زهرا... کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه دستشو

یا زهرا... کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه دستشو

یا زهرا... کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه دستشو
یا زهرا... کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه دستشو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یا زهرا... کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه دستشو

یا زهرا...

کاشکی پشت در منو صدا میکرد

در خونه رو نسوخته وا میکرد

کاشکی قبل از اینکه قنفذ برسه

دستشو از شال من جدا میکرد

 

همه چی در نظرم آتیش گرفت

بخدا چشم ترم آتیش گرفت

در خونه رو یه بار آتش زدن

ولی صدبار جیگرم آتیش گرفت

 

یادمه داشتم می افتادم نذاشت

تو دلم حتی یه ذره غم نذاشت

رو به قبله شد که رو به راه بشم

فاطمه هیچی برا من کم نذاشت

 

یادمه که شالمو گرفته بود

راه اشک و نالمو گرفته بود

یادمه بال خودش شیکسته بود

ولی زیر بالمو گرفته بود

 

حالا اونکه دست به دیواره منم

اونکه درد داره و بیداره منم

دستم از خجالتت بر نیومد

این وسط اونکه بدهکاره منم

 

یادمه چطور به خونم سر زدن

دستشون پر بود و با پا در زدن

چهار نفر روی سرم ریخته بودن

ولی زهرامو چهل نفر زدن

 

علی اکبر لطیفیان


تعداد بازديد : 227
دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 10:39
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف