تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
دست ابا الفضل از تن جدا شد (2) پاینده از او، دین خدا شد (2)
میان علقمه، دریای خون شد جسم بی دست سقا لاله گون شد
اباالفضل، اباالفضل، جانم اباالفضل (2)
بگذشته از جان، در راه جانان لب تشنه جان داد، سقای طفلان (2)
شد دو تا، فرقش از عمود آهن چشم او شد سپر از تیر دشمن
اباالفضل، اباالفضل، جانم اباالفضل (2)
نقشِ لب او، اَدرِک اخا بود در انتظار خون خدا بود
تا که آید گُل گلزار زهرا شُویَد از اشک دیده روی او را
اباالفضل، اباالفضل، جانم اباالفضل (2)
تعداد بازديد : 147
دوشنبه 07 فروردین 1391 ساعت: 12:46
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب