loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 121 پنجشنبه 14 آذر 1392 نظرات (0)

نبودی ببینی دلم زار شد

به دست کسی چشم من تار شد

نبودی ببینی چگونه پدر

خرابه به فرق من آوار شد


برای من عمه ز بس گریه کرد

نبودی ببینی که بیمار شد

بیا و مرا از خرابه  ببر

خرابه هم از گریه بیزار شد

ز درد سر و  درد بازو  پدر

دوباره یتیم تو  بیدار شد

همینکه من از اهل‌بیت ‌توأم

برای همه باز انکار شد

من هر روز با روزه سر می‌کنم

وَ گریه برای من افطار شد

کجا بودی ای نور چشمان من

نبودی ببینی دلم زار شد        


شاعر : رضا باقریان

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 69
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 93
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 809
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,103
  • بازدید ماه : 25,430
  • بازدید سال : 400,230
  • بازدید کلی : 22,647,191