loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 111 دوشنبه 11 آذر 1392 نظرات (0)

به راه خویش نمی شد ادامه داد پدر

به ضربه ای به رخم، انحراف می خوردم

هرآنچه بر سر زهرا رسید ارثم شد

میان این همه، سیلی اضاف می خوردم

همینکه نام تو را عاشقانه می بردم

خدا گواست کتک را گَزاف می خوردم

شبیه فاطمه بودم که صورتم این شد

وگرنه فاطمه بودم غلاف می خوردم

میان کوفه تو را پادشاه خود خواندم

لگد به خاطر این اعتراف می خوردم

 

 *****

 

قديم مهرية مادرت سراب نبود

دل رقيه ات از داغ تو كباب نبود

درست مثل هميشه چه هيبتي داري

ولي گذشته سرت اينچنين خضاب نبود

به جان عمة مظلومه سهم من بابا

ميان شهر ستم رشتة طناب نبود

ميان كوفه و شام و خرابه و صحرا

براي من به جز از ماتم و عذاب نبود

و جاي دختر شيرين زبانت اي بابا

كنار خواهر تو مجلس شراب نبود

شاعر: رضا باقريان

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 62
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 878
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,646
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 13,047
  • بازدید ماه : 20,374
  • بازدید سال : 395,174
  • بازدید کلی : 22,642,135