loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 99 دوشنبه 11 آذر 1392 نظرات (0)

جان را به آسمان نگاهت سپرده ام

امشب که دست در شب گیسوت برده ام

 

کمتر ز نقشهای کبود تنم نبود

این زخمها که بر لب و رویت شمرده ام

 

آهسته شِکوه می کنم و دور از همه

امروز هم گذشت و غذایی نخورده ام

 

از چشمهای حلقه ی زنجیر جاری است

خونی که می چکد ز وجود فشرده ام

 

از ضرب دست زجر تنم درد می کند

آنقدر زد مرا که گمان کرد مرده ام

 

از خارهای سرخ بیابان امان برید

این پای پر آبله زخم خورده ام

 

شاعر: حسن لطفی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 893
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,841
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 82
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 13,242
  • بازدید ماه : 20,569
  • بازدید سال : 395,369
  • بازدید کلی : 22,642,330