loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 193 سه شنبه 06 دی 1390 نظرات (0)

حضرت رقیه(س)-شهادت

 

تمام می شوم امشب در آخر قصّه

بخواب بانوی احساس! دختر قصّه!

یکی نبود و یکی بود و آن یکی هم رفت

یکی یکی همه رفتند از درِ قصّه

ببند چشم خودت را! فقط تجسم کن!

میان شعله ی آتش سراسر قصّه...

خیال کن که لبت تشنه است و از لب آب

بدون آب بیاید دل آورِ قصّه

بده امانت شش ماهه را به دست پدر

که پر بگیرد از این جا کبوترِ قصّه

***

نپرس از پدرت او هنوز هم این جاست

نپرس از تن در خون شناور قصّه

بلند شو! و بدو! پا برهنه تا خود صبح

نخواب تا برسی سمت دیگر قصّه

و گوشواره ی خود را در آر! می ترسم

 پری بماند و دیو ستمگرِ قصّه

***

بخواب! نیمه ی شب شد، خرابه هم خوابید

بخواب کودک تنها! قلندرِ قصّه!

بگیر گوش خودت را سه ساله ی خوبم!

که پیر می شوی امشب از آخر قصّه:

بگیر روی دو پایت سر پدر را، آه...

بگیر اگر چه که سخت است باور قصّه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 61
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 164
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,934
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 19,228
  • بازدید ماه : 26,555
  • بازدید سال : 401,355
  • بازدید کلی : 22,648,316