loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 433 پنجشنبه 13 تیر 1392 نظرات (0)

رفتي نديدي بعد تو ديگر چه حالي داشتم

گفتم كه مي آيي ولي با خود خيالي داشتم

چشمم به راه رفته و دلخوش به راه آمدن

اما نگاهي مضطرب دل شوره حالي داشتم

گفتي به عهده وعده ات با آب راهي مي شوي

گفتم براي ديدنت ديگر مجالي داشتم

تا تيرگي بر چهره خورشيد عالم رنگ زد

ديگر ميان دست خود يك مشك خالي داشتم

از خيمه بيرون آمدم بايد بگويم بعد از اين

من يك عموي با وفا و بي مثالي داشتم

قبل از جدايي سرت آن دست هاي پيكرت

من شوق ديدار تورا با مشك خالي داشتم

از قافله جا ماندم و تا ديدمت بر روي ني

با اشك هاي ديده ام با تو وصالي داشتم

آه اي علمدار پدر من از براي وصف تو

در دوره گرد واژه ها وصف محالي داشتم

 

شاعر: محمد جواد باقري

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 66
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 182
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 2,265
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 19,559
  • بازدید ماه : 26,886
  • بازدید سال : 401,686
  • بازدید کلی : 22,648,647