یا اباعبدالله
دیده ای ده که به دیدار رخت باز کنم
سینه ای تا که به وصف تو نوا ساز کنم
ذره ای خاک نشین بر در این خانه شدن
به که تا اوج فلک یکسره پرواز کنم
زخم شمشیر غمت را ننهم مرهم کس
تو اگر درد دهی من به دوا ناز کنم
یا اباعبدالله
دیده ای ده که به دیدار رخت باز کنم
سینه ای تا که به وصف تو نوا ساز کنم
ذره ای خاک نشین بر در این خانه شدن
به که تا اوج فلک یکسره پرواز کنم
زخم شمشیر غمت را ننهم مرهم کس
تو اگر درد دهی من به دوا ناز کنم