loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 179 یکشنبه 28 آبان 1391 نظرات (0)


آمد ز ره جانانه ام شد ديدني ويرانه ام
خوش آمدي ماه منيرم دورت بگردم تا بميرم
بابا حسين بابا حسين جان
چشمان خود بستي چرا؟ خاکستري هستي چرا؟
رويت چرا در خون نشسته؟ پيشاني ات چرا شکسته؟
بابا حسين بابا حسين جان
بر ديدنم آمد سرت کو پاره پاره پيکرت؟
اي کاش مي مردم بابا اينسان نميديدم سرت را
بابا حسين بابا حسين جان
هر جا تو را کردم صدا مي زد عدو سيلي مرا
بابا ببين رويم کبود است مگر گناه من چه بود است؟
بابا حسين بابا حسين جان
بنگر به روي دخترت گشته شبيه مادرت
هرگاه عدو آمد به سويم از کينه زد سيلي به رويم
بابا حسين بابا حسين جان
بابا به قربان سرت چه شد امير لشگرت؟
تا روي نيلي را ببيند تا جاي سيلي را ببيند
بابا حسين بابا حسين جان
چشمان خود وا کن پدر مرا تماشا کن پدر
هم شد سپيد موي سياهم هم شد سيه روي چو ماهم
بابا حسين بابا حسين جان
از غصه شد مويم سپيد از بار غم قدم خميد
دخت سه ساله ات شده پير ديگر شده از زندگي سير
بابا حسين بابا حسين جان

به این سبک خوانده می شود

 

پايگاه رضيع الحسين(عليه السلام)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 69
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 996
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 11,493
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 86
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 14,894
  • بازدید ماه : 22,221
  • بازدید سال : 397,021
  • بازدید کلی : 22,643,982