loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 273 شنبه 20 آبان 1391 نظرات (0)

اشعار شب سوم محرم الحرام – روضه حضرت رقیه(س) – مصطفی متولی

 

آن شب سپهر ديده او پر پر ستاره بود

داغ نهفته در جگرش بي شماره بود

 

در قاب خون گرفته چشمان خسته اش

عكس سر بريده و يك حلق پاره بود

 

شيرين و تلخ ، خاطره هاي سه سال پيش

اين سر نبود بين طبق يادواره بود

 

طفلك تمام درد تنش را زياد برد

حرفي نداشت عاشق و گرم نظاره بود

 

با دست خسته معجر خود را كنار زد

حتي كلام و درد دلش با اشاره بود

 

زخم نهان به روسري اش را عيان نمود

انگار جاي خالي يك گوشواره بود

 

دستش توان نداشت كه سر را بغل كند

دستي كه وقت خواب علي گاهواره بود

 

در لابلاي تاول پاهاي كوچكش

هم جاي خار هم اثر سنگ خاره بود

 

ناگاه لب گشود و تلاطم شروع شد

درياي حرفهاي دلش بي كناره بود

 

كوچك ترين يتيم خرابه شهيد شد

اما هنوز حرف دلش نيمه كاره بود

 

مصطفی متولی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 58
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 856
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,346
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,747
  • بازدید ماه : 20,074
  • بازدید سال : 394,874
  • بازدید کلی : 22,641,835