درست مثل عقابی كه تير خورده پرش چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟ شكسته تر ز پر و بال او دلش ب

درست مثل عقابی كه تير خورده پرش چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟ شكسته تر ز پر و بال او دلش ب

درست مثل عقابی كه تير خورده پرش چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟ شكسته تر ز پر و بال او دلش ب

درست مثل عقابی كه تير خورده پرش چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟ شكسته تر ز پر و بال او دلش ب

درست مثل عقابی كه تير خورده پرش چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟ شكسته تر ز پر و بال او دلش ب
درست مثل عقابی كه تير خورده پرش چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟ شكسته تر ز پر و بال او دلش ب
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
درست مثل عقابی كه تير خورده پرش چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟ شكسته تر ز پر و بال او دلش ب

درست مثل عقابی كه تير خورده پرش

 

چه پر شكسته می آيد ، چه آمده به سرش ؟

 

شكسته تر ز پر و بال او دلش باشد

 

فرار می كند از عمر پوچ و بی ثمرش

 

خجالت از سر و رويش عجيب می ريزد

 

مسافر است و پشيمانی است همسفرش

 

از آن طرف چه سراسيمه می دود آخر

 

در اين طرف چه كسی ايستاده منتظرش ؟

 

درست مثل اسيران می آيد اين طرف و

 

دو دست خالی خود را گرفته پشت سرش

 

اسير بود و دويد و رسيد و حر شد او

 

و گفت حرف دلش را زبان چشم ترش

 

هزار مرتبه شكر خدا كه برگشت از

 

مسير دوزخ و آن پيچ های پر خطرش

 

به يك شب او ره صد ساله را چنان پيمود

 

كه در زمين و سماوات پر شده خبرش

 

شاعر : محسن مهدوی


تعداد بازديد : 331
شنبه 18 شهریور 1391 ساعت: 20:55
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف