السلام علیک یا رقیه بنت الحسین
ابری شده چشمان من، ای آسمانم
دیگر نمی آید صدایی از لبانم
این زَجر ملعون زد مرا،چشمم شده تار
قرآن بخوان شیبُ الخضیب و همزبانم
...............................
دیگر نفسم به سینه شد تنگ
پیشانی تو، خورده چرا سنگ
ای بابِ غریب و شاه بی سر
شد روی نکوی تو، ز خون رنگ
شاعر:محمدمهدی عبدالهی
با تشکر از برادر عزیزم محمدمهدی عبدالهی بخاطر ارسال این شعر