آتش زدن به دامن آهو جدید نیست کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما سیل

آتش زدن به دامن آهو جدید نیست کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما سیل

آتش زدن به دامن آهو جدید نیست کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما سیل

آتش زدن به دامن آهو جدید نیست کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما سیل

آتش زدن به دامن آهو جدید نیست کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما سیل
آتش زدن به دامن آهو جدید نیست کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما سیل
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آتش زدن به دامن آهو جدید نیست کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما سیل
آتش زدن به دامن آهو جدید نیست

کنج غروب و کوچ پرستو جدید نیست

این دشت اگرچه کوچه ندارد برای ما

سیلی اگر کبود کند رو جدید نیست

کنج خرابه ، مجلس ملعون، درست آه

بر خاستن و دست به زانو جدید نیست

اینجا اگر چه هیچ دری وا نشد ولی

حدیث تازیانه و بازو جدید نیست

گیرم که میخ جای خودش را به نیزه داد

برای شیعه روضه پهلو جدید نیست

قنفذ و یا که حرمله فرقی نمی کند

زخم زبان شنیدن از او جدید نیست

آن روز چادری فقط افتاد بر زمین

اما نگو که معجر و گیسو جدید نیست؟

شاعر : نادر حسینی


تعداد بازديد : 251
شنبه 11 شهریور 1391 ساعت: 0:13
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف