loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 127 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)

قد قتل المرتضي(ع)

ديگر عالم سياه و تاريك است

شده نور خدا دگر خاموش

تو هم اي آفتاب عالم تاب

در فراق علي سياه بپوش

***

مرتضي ميرود وليكن حيف

خار در چشم و استخوان به گلوست

مرگ زهرا و ماجراي فدك

به پيمبر قسم كه قاتل اوست

***
اي يتيمان شهر كوفه دگر

كيسه بر دوش عشق مولا رفت

نه يتيمان كوفه بي پدر گشتند

پدر مهربان دنيا رفت

***
لعن و نفرين بر اين جماعت پست

مردم دين فروش و درمانده

فرق حق شد دوتا همه گفتند

مگر آقا نماز ميخوانده

***
مردم كوفه يادتان باشد

يادِ آن روز ، روز ِ پُر باران

همه ي شهر با علي گفتيد

ميكنيم اين محبتت جبران

***

تا حسين ِ علي به كوفه رسيد

همه ي شهر عهد بشكستند

يا علي در ازاي آن همه لطف

آب بر روي كاروان بستند

***

آن يتيمي كه دست رحمت تو

بر سرش بود مثل دست پدر

واي من از چه روست ميريزند

بر سر ِ زينبِ تو خاكستر

***

تا كه ناموس حق به كوفه رسيد

دور محمل به روي ني سرها

از تماشاي مردم بي دين

گره زد دخترت به معجرها

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 65
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1032
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 12,156
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 89
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 15,557
  • بازدید ماه : 22,884
  • بازدید سال : 397,684
  • بازدید کلی : 22,644,645