فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر از

فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر از

فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر از

فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر از

فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر از
فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر از
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر از

فرصت نكرده‌اي كه تنت را بياوري

يا تكه‌هايي از بدنت را بياوري

 

بي‌تن رسيده‌اي كه براي دلم خبر

از تلخي نيامدنت را بياوري

 

سر مي‌نهم به نيت دامان تو بر آن

گر پاره‌اي ز پيرهنت را بياوري

 

دردانه تو هستم و بوسم نمي‌كني؟

يا رفته‌اي لب و دهنت را بياوري؟

 

اي حنجر بريده به من قول مي‌دهي؟

اين بار شرح سوختنت را بياوري؟

 

مي‌دانم اين كه نعش خودت را نيافتي

مي‌شد براي من كفنت را بياوري

 

بابا، اگر دوباره سراغ من آمدي

يادت بماند اين كه تنت را بياوري

احمد رضا قدیریان


تعداد بازديد : 131
پنجشنبه 19 مرداد 1391 ساعت: 10:46
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف