loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 283 دوشنبه 16 مرداد 1391 نظرات (0)

رادمردی مهربان با دست های پینه دار

در میان کوچه های شهر غربت رهسپار

 

کیسه های نان و خرما روی دوش خسته اش

کیست این مرد غریبه، با لباسی وصله دار؟

 

کهکشان ها شاهد غم های بی اندازه اش

ماه می گرید برایش چون دل ابر بهار

 

نیمه شب ها لابه لای نخل ها گم می­شود

چاه می داند دلیل گریه های ذوالفقار

 

در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل

تا تکاند از سر دوش علی گرد و غبار

 

چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه

لرزشی افتاده بر آن شانه های استوار

 

قامت سرو بلندش در هلال افتاده است

زیر بار رنج های تلخ و سخت روزگار

 

جای رد ریسمان های زمخت فتنه ها

سال ها مانده است بر دست کریمش یادگار

وحید قاسمی

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 46
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 806
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 8,633
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,034
  • بازدید ماه : 19,361
  • بازدید سال : 394,161
  • بازدید کلی : 22,641,122