loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 149 دوشنبه 02 مرداد 1391 نظرات (0)
   صل الله عليك يا سيدناالعطشان

گيرم كه نفس ميكشي و جان به تنت هست

گيرم كه هنوز ، يوسفم پيرهنت هست

 

گيرم كه بگيرم بغلم پاره تنت را

گيرم كه مداوا كنم اصلاً بدنت را

 

با نيزه ي رفته به دهانت چه كنم من؟

با لخته ي خون روي لبانت چه كنم من؟

 

يادم نرود صحنه ي بسمل شدنت را

هنگام بريدن به زمين پا زدنت را

 

ديدم كه سنان نيزه به پهلوت فرو كرد

از پشت كسي پنجه به گيسوت فرو كرد

 

سنگي به سرت خورد و دگر هيچ نديدي

خواهر به فدايت چقدر درد كشيدي

 

من آمدم از تلّ كه ببوسم بدنت را

از گرگ بگيرم كفن و پيرهنت را

 

وقتي كه رسيدم سرت از پشت جدا بود

اين عاقبت خواهريِ من به شما بود

(هاني امير فرجي)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 58
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 848
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,261
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,662
  • بازدید ماه : 19,989
  • بازدید سال : 394,789
  • بازدید کلی : 22,641,750