يا حسين شهيد از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد در

يا حسين شهيد از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد در

يا حسين شهيد از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد در

يا حسين شهيد از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد در

يا حسين شهيد از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد در
يا حسين شهيد از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد در
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يا حسين شهيد از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد در
         يا حسين شهيد

از عطش لب روي لب مي‌زد و پرپر مي‌زد

تير هم بوسه به دندان مطهّر مي‌زد

 

در قفس بود و دگر قدرت پرواز نداشت

سنگ از هر طرفي دور تنش پر مي‌زد

 

تا كه شمشير به كتف و سر و بازو مي‌خورد

مادري ،‌دستِ شكسته شده ،‌ بر سر مي‌زد

 

خواهرش از روي تل داشت تماشا مي‌كرد:

چه كسي نيزه به پهلوي برادر مي‌زد؟

 

نفَسش تا ببُرَد تير سه شعبه كم بود

تير مي‌آمد و بر گوديِ حنجر مي‌زد

 

كار را تا كه كند يكسره ، قاتل آمد...

خنده بر لب...كه خودش ضربه‌ي آخر مي‌زد

 

پنجه در بين محاسن زده و خنجر را

داشت بر نقطه‌ي گلبوسه‌ي خواهر مي‌زد

 

تا كه فهميد ، زني ((واي بُنَيَّ)) مي‌گفت

با لگد بر پسرش بدتر و بدتر مي‌زد

(علي صالحي)


تعداد بازديد : 145
چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت: 17:59
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف