loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 135 جمعه 23 تیر 1391 نظرات (0)

دوره ی غربت دلم سر شد

آسمان و زمین منور شد

 حال و روز خراب دیروزم

با کرامات عشق بهتر شد

 دام و دانه نشان من دادند

خود به خود این دلم کبوتر شد

 مثل یک آسمان بارانی

چشمم از شوق مقدمی تر شد

 بار دیگر حسین بابا شد

و عروس مدینه مادر شد

 دختری را که عمه بوسیده

روی دست حسین خوابیده

 آمده دختری که باباییست

خنده های پدر تماشاییست

 چقدر کودکانه تا دم صبح

عمه گرم نوای لالاییست

 بین گهواره ی دو دست عمو

چه پری قشنگ زیباییست

 بی جهت دل نبرده از بابا

چقدر خنده هاش رویاییست

 حضرت فاطمه دوباره رسید

قد و بالای او چه زهراییست

 باید این ناز را عمو بخرد

دخترک آمده که دل ببرد

 ماه شبهای خانه رویش بود

عطر یاسی میان مویش بود

 گل سر داشت از ستاره ی شب

عالمی مست های و هویش بود

 هر زمانی که میل بازی داشت

جای او شانه ی عمویش بود

 علی اکبر شبانه می آمد

پیش خواهر و قصه گویش بود

 چادرش چه ناز سر می کرد

بوسه های پدر به رویش بود

رشته ی جان عمه گیسویش

هدیه های عمو النگویش

 دختری که نگار بابا بود

در نگاهش هزار دریا بود

 صورتش را نسیم می بوسید

صورتی را که مثل زهرا بود

 گیسوانش به دست شانه ی عشق

هر زمانی که پیش بابا بود

 ساعتی که با عمویش بود

چقدر لحظه هاش زیبا بود

 کس ندیدست که زمین بخورد

جایگاهش همیشه بالا بود

 غصه با بی کسی تبانی کرد

آرزوهاش را خزانی کرد

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 837
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,106
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,507
  • بازدید ماه : 19,834
  • بازدید سال : 394,634
  • بازدید کلی : 22,641,595