زبانحال امام حسین (ع) با عبدالله بن الحسن (ع)
می دود سوی عمو تا که کند دفع بلا
آنکه جان و سر و تن بهر عمو کرد، فدا
تا که دیدش که ز درد، بدنش بی تاب است
گفت بی تاب نشو پیش دل اهل خدا
ای یتیم حسنم گر که پر از درد شدی
خویش انداز به آغوش شه کرببلا
دست سردم تو بکن لمس دمی جان عمو
با دل غمزده کن درد دل و آه و نوا
پاسخ عبدالله بن الحسن (ع) به امام حسین (ع)
ای عمو باب مرا گفت فدایت گردم
من بمیرم که شدی حال غریب و تنها
دور تا دور حرم گرگ عرب زوزه کشد
نیست یاری که شود یاور و غمخوار شما
آه دیگر شده تعبیر سخن های حسن
گفت غارت شود این پیرهن و رأس و عبا
گر که رأس از بدنم کرد جدا لطفی کن
دم آخر به برت گیر دمی رأس مرا
من یتیمم که نبوده به سرم سایه ی باب
دم آخر بکن ای یار به من لطف و سخا
سروده : جعفرابوالفتحی