loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 151 پنجشنبه 25 خرداد 1391 نظرات (0)

 

امام موسی کاظم(ع)-شهادت

 


 

زندان صبر بود و هوای رضای او

 

شوقش کشیده بود به خلوت سرای او

 

زندان نبود، چاه پر از کینه بود و بس

 

زنده به گور کردن آیئنه بود و بس

 

زندان نبود یک قفس زیر خاک بود

 

هر کس نفس نداشت در آن جا هلاک بود

 

زندان نبود، کرب و بلای دوباره بود

 

یک قتلگاه مخفی پر استعاره بود

 

زندان نبود یوسف در بین چاه بود

 

زندان نبود گودی یک قتلگاه بود

 

زنجیر بود و آینه بود و نگاه بود

 

تصویر هر چه بود، کبود و سیاه بود

 

زنجیر را به گردن آیینه بسته اند

 

صحن و سرای آینه را هم شکسته اند

 

دیگر کسی به نور کنایه نمی زند

 

شلاق روی صورت آیه نمی زند

 

می خواستند ظلم به آل علی کنند

 

می خواستند روز و شبش را یکی کنند

 

هر کس که می رسید در آن جا ادب نداشت 

 

جز ناسزا کلام خوشی روی لب نداشت

 

حتی نماز و روزه در آن جا بهانه بود

 

افطار روزه دار خدا تازیانه بود

 

باران گرفته و همه ی شب گریسته

 

گاهی به حال معجر زینب گریسته

 

زندان نبود روضه گودال یار بود

 

هر شب برای عمۀ خود بی قرار بود

 

حرف از اسارت و غل و زنجیر یار بود

 

زینب میان جمعیت نیزه دار بود

 

در شهر شام غیرت و شرم و حیا نبود

 

زندان برای دختر زهرا روا نبود

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 45
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 802
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 8,563
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 11,964
  • بازدید ماه : 19,291
  • بازدید سال : 394,091
  • بازدید کلی : 22,641,052