loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 290 چهارشنبه 30 فروردین 1391 نظرات (0)

شب تاریكه،دستور اینه كه عزیزان من،صداتون به گریه بلند نشه،عزیزان من هیچ همهمه و زمزمه نداشته باشید،از بقیع برگشتند آقا امیر المؤمنین علیه السلام،جنازه ی اصلی توی اون تابوتی است كه خود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها دستور دادند،توی حجره، قبر فاطمه زهرا آماده،جنازه رو بغل كردند امیر المؤمنین علیه السلام،فقدسترجعة الودیعه،رفتن پایین،گذاشتن تو قبر،همه ی این ها حرف داره سخن داره،فقط یك كلامه،وقتی آقا امیرالمؤمنین علیه السلام خواستند از قبر بیاند بالا،زانوهای حضرت لرزید دیگه توان نداره،همه ی زمین خورده های عالم یا علی می گن،حركت می كنند،علی علیه السلام اونجا زمین خورد،هیچ كی نبود،یه نگاهی كرد به بچه ها،نگاه عمیق به حسن،نگاه كرد،چشماشو برگردوند،به حسین نگاه كرد،چشاشو برگردوند،به ام كلثوم نگاه كرد چشاشو برگردوند،به زینب نگاه كرد،صدا زد زینب جان بیا زیر بغلم و بگیر.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 904
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 10,031
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 83
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 13,432
  • بازدید ماه : 20,759
  • بازدید سال : 395,559
  • بازدید کلی : 22,642,520