تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
مىروى و آب محروم از زلالى مىشود
خانه خورشید از مهتاب خالى مىشود
پیش از این هر چار فصل ایل سبزسبز بود
بعد از این کم کم زمان خشکسالى مىشود
آسمان هم بعد از این رنگ قفس خواهد گرفت
موسم سرد و سکون و سنگبالى مىشود
درد کو؟ غیرت کجا؟ مردى چه شد؟ همت کجاست؟
شهر زخمى کوچه در کوچه سؤالى مىشود
مکه هم مثل مدینه، بعد از این وقت غروب
باز دلتنگ اذانهاى بلالى مىشود
آمدى و فصلهاى آبسالى با تو بود
مىروى و باز بىتو خشکسالى مىشود
تعداد بازديد : 133
جمعه 18 فروردین 1391 ساعت: 23:59
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب