برو به ماذنه اینک اذان بگوی موذن بخوان تو اهل مدینه به سوی مسجد و آنگه گهی زغصب فدک گوی و گه ز غصب ولایت بگو که پهلوی زهرا ز ضرب در بشکستند بگو که طاقت سیلی نداشت صورت زهرا ز درب خانه بگو و ز میخ و سینه زهرا چه ظلمها که ندیدند اهل و بیت پیمبر ز ناکسان چو بر اهل کساء ستمها شد همیشه نور خدا در جهان فروزان است علی و فاطمه و اهل بیت نور خدایند
ثنا و حمد خدای جهان بگوی موذن
زداغ خاتم پیغمبران بگوی موذن
ز ظلم و جور همه غاصبان بگوی موذن
تو از جفای جفاپیشگان بگوی موذن
ز ضرب سیلی نامهربان بگوی موذن
ز آه و سوز دل شیعیان بگوی موذن
گذشت آنچه بر این خانِدان بگوی موذن
ز نابکاری نا بخردان بگوی موذن
چو جاودانگی آسمان بگوی موذن
و هست نور خدا جاودان بگوی موذن
اشک شفق