نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من زآتش سینه گل انداخته پیراهن من گره کار مرا دست اجل باز کند هرچه تا

نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من زآتش سینه گل انداخته پیراهن من گره کار مرا دست اجل باز کند هرچه تا

نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من زآتش سینه گل انداخته پیراهن من گره کار مرا دست اجل باز کند هرچه تا

نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من زآتش سینه گل انداخته پیراهن من گره کار مرا دست اجل باز کند هرچه تا

نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من زآتش سینه گل انداخته پیراهن من گره کار مرا دست اجل باز کند هرچه تا
نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من زآتش سینه گل انداخته پیراهن من گره کار مرا دست اجل باز کند هرچه تا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من زآتش سینه گل انداخته پیراهن من گره کار مرا دست اجل باز کند هرچه تا
نه همی سوزد دلم سوخته جان و تن من
زآتش سینه گل انداخته پیراهن من
گره کار مرا دست اجل باز کند
هرچه تاخیر کند مرگ بود قاتل من
بی صدا شمع صفت سوزم و تن آب کنم
نشنود هیچ کسی ناله من شیون من
مقصد خصم عیادت نبود از زهرا
قاتلم آمده بر دیدن جان کندن من
بیم دارم که من از ضعف تحمل نکنم
طفل من سر نگذارد به روی دامن من
گلشنم نورس و گلها همه نشگفته بود
باغبانی تو علی جان تو و گلشن من
گرکه بر پای نخیزی به برت معضورم
این قدر نیست به جان تو توان در تن من

تعداد بازديد : 105
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 10:38
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف