دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصر

دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصر

دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصر

دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصر

دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصر
دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصر
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصر

دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصرینصرنی زلزله افتاد تو خیمه، گهواره به تلا طم افتاد، آمد در خیمه ها ،نگفتم تا هستم گریه نکنید، گفت برادر این بچه ببین چه می کند، بچه را زیر عبا آورد ،گفتن حسین قرآن آورده قسم دهد ،علی را بیرون آورد، همه نگاه کردن، عمر سعد صدا زد حرمله کجاست ،کارش را یکسره کن، پدر یا پسر، سفیدی زیر گلو را می بینی، بچه رو دست حسینه ،حرمله اومد جلو، تیر سه شعبه زد ،گوش تا گوش علی پاره شد



تعداد بازديد : 143
دوشنبه 07 فروردین 1391 ساعت: 20:39
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف