loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 159 یکشنبه 21 اسفند 1390 نظرات (0)

ورود کاروان اهل بیت(ع) به شام


كاروانی ز انتهای شفق

هم چو خطی شكسته می آمد

روزن نور بود و تا شهری

به سیاهی نشسته می آمد


همه آمادۀ پذیرایی

همه سرگرم شهر آرایی

در نگاه حرامیان پیداست

شده این كاروان تماشایی


ناقه ها بی عماری و پرده

رنگ و روی تمامشان نیلی

كودكان قبیله طاها

پاسخ هر سؤالشان سیلی


دور هر محملی كه می آمد

سر بر نیزه ای هویدا بود

هدف سنگ بازی مردم

هم سر بر نی و هم آن ها بود


در شلوغی سنگ اندازان

گاه یك سر ز نیزه می افتاد

تا دوباره به نیزه بنشیند

كَس و كارش دوباره جان می داد

در میان تمام سرها بود

یك سری روی نیزه بالاتر

برق چشمان غیرتی او

بود حتی به نیزه زیباتر


نیزه داران به فخر می گفتند

همه از قاتلین او هستند

بس كه از روی نیزه می افتاد

سر او را به نیزه می بستند 
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 68
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 76
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 526
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,820
  • بازدید ماه : 25,147
  • بازدید سال : 399,947
  • بازدید کلی : 22,646,908