حضرت زهرا(س)
دلم می سوزد از شب گریه هایت
تنم می لرزد از سوز صدایت
دگر كاری نمی آید ز دستم
مـگـر اینكه كنم جان را فدایت
رخ نیلی و درد دست و پهلو
فــدای یـك نـگـــاه دلربـایـت
مگر زهرات مرده این چنینی ؟
نشستی گوشه ای با غصه هایت
به من قولی بده تا كه نفهمند
غـــم بی مادری را بچه هایـت
حلالم كن اگر قدرت ندارم
ز جا برخیزم اینك پیش پایت
به " قرآن محمد " سعی كردم
كه بگـشـایـم طـناب از دستهایت
ولی شرمنده دستم بی رمق بود
نـشـد كــاری كـنـم آقـــا برایت
امــام خسـتـه شهـر مدیــنـه
شما را دوست دارم بی نهایت