حضرت زهرا(س)
دم آخـر وصـیـتـی دارم
ای علی جان به خاطرت بسپار
نیمه شب ها حسـیـن دلـبـنـدم
با لـب تـشـنـه می شود بیدار
بار سنگین این وصیـت را
از سر شانه های من بردار
قبل خوابیدنش عزیـز دلـم
ظرف آبی برای او بگذار
گریه کردم زغربتش دیشب
تا سحر سوختم برای حسین
با همین دست ناتوان امروز
پیرهن دوخـتم برای حسین
کفنش را به زیـنـبـم دادم
حرف های نگفته را گفتم
چند ساعت برای دختر خود
فقط از رنج کربلا گفـتـم