loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 159 سه شنبه 20 مهر 1395 نظرات (0)

حبیبی نظری ....

بر خاک راه خود نظر کردی طلا شد
در یک بیابان پا نهادی کربلا شد


من یک دقیقه از غم تو گریه کردم
ای شکر حق آن یک دقیقه ، "سالها" شد

بی بال و پر آمد ، ولی بالا نشین رفت
فطرس شد آنکه با غم تو آشنا شد


اکثیر نام تو عجب خاصیتی داشت
"غرق فنا" با نام تو "خضر بقا" شد


خاک ره آنم که او خاک ره توست
تربت کنار پای تربت ها گدا شد


من "آب رو" دادم که "آبرو" بگیرم
هر شوره زاری تا که تر شد پر بها شد


حاتم که آمد نزد تو مه روترین بود
من تازه فهمیدم چرا مثل حنا شد


هر دفعه که صحبت ز خاک نینوا شد
الماس، نسبت به خودش بی اعتنا شد


در کربلا قانون سنخیت به هم خورد
جوون سیه چرده چو یار مه لقا شد


مقتل نوشته که سر پاک تو آقا
در پیش چشم خواهرت از تن جدا شد


جسم شریفت شد لگدمال سم اسب
و دست آخر جمع در یک بوریا شد

 

جعفر ابوالفتحی

 

منبع:

www.neyjaf.ir

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 61
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 881
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,694
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 13,095
  • بازدید ماه : 20,422
  • بازدید سال : 395,222
  • بازدید کلی : 22,642,183