بیاورید بساط عزا به نام حسین
به گوش ِ گریه رسیده صدای گام حسین
دم ِ حسینیه نوکر دوباره دستش را
به روی سینه گذارد به احترام حسین
گرفتهایم به لب السلام یا عطشان
در آرزوی مگر پاسخ سلام حسین
غدیر قبل محرم برای من یعنی:
علی امام من است و منم غلام حسین
حنای سیب ِ بهشتی دگر ندارد رنگ
به دست هرکه چشیدهاست از طعام حسین
هزار زخم به تن دارد و اگر تنهاست
به اشک روضه توان کرد التیام حسین
چه شد که مهریهی مادر ِ مدینه، شده
به دست کوفهی نامهربان، حرام ِ حسین؟
فقط نه اینکه علیاکبر ارباً اربا شد
که بود خدعهی بدخواه، اقتسام حسین
عمود بر سر عباس زد که می دانست
عمود ِ خیمهی سقاست انسجام حسین
رسیده مقتل شعرم به روضهی گودال
بماند آنچه گذشتهاست بر خیام حسین...
سید مسعود طباطبائی
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت