loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 223 شنبه 05 تیر 1395 نظرات (0)

اشعار مناجات با خدا – اشعار شب قدر

 

آمدم سوی تو راهی وا کنم تا وقت هست

آمدم شاید تو را پیدا کنم تا وقت هست

 

تا شب احیای تو کارم توسل کردن است

قصد دارم خویش را احیاء کنم تا وقت هست

 

نامه ی اعمال من را می دهی در دست راست

زود باید برگه را امضاء کنم تا وقت هست

 

من امان می خواهم از«یومَ یَعَضُّ الظّالم»ت

تا سحر مولای یا مولا کنم تا وقت هست

 

آرزوهای دراز عمر مرا بر باد داد

می نشینم با خودم دعوا کنم تا وقت هست

 

ای «رفیق لا رفیق له» شدم من بی رفیق

با تو حالا آمدم نجوا کنم تا وقت هست

 

من نه آنم که «یُصِرُّونَ علی الحِنثِ العظیم»

آمدم خوب با تو تا کنم تا وقت هست

 

کاشکی با یا کریم العفو های نیمه شب

بین خوبانت ، خودم را جا کنم تا وقت هست

 

عاشقی بی دست و پایم دست داده در دعا

روضه ای جانکاه دست و پا کنم تا وقت هست

 

دست من زیر عبا و پیکرت روی عبا

چاره ای باید بر این اعضا کنم تا وقت هست

 

عمه ات را می برم از حلقه ی نامحرمان

تا مراعات دل زهرا کنم تا وقت هست

 

ای علی این خنده ها در کوفه بدتر می شود

کاش فکر معجر زن ها کنم تا وقت هست

 

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 54
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 845
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,221
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,622
  • بازدید ماه : 19,949
  • بازدید سال : 394,749
  • بازدید کلی : 22,641,710