loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 277 سه شنبه 20 دی 1390 نظرات (0)

مگه هر كی که بد شد دل نداره

مگه عشقت برام حاصل نداره

آقام مگه آدم بدا عاشق نمی شن

به والله دل کمه دنیا رو میدن

اگه عشقت نبود اینجا نبودم

حسین گرفته عشق تو کل وجودم

تو که از دلبرها دل ربودی

در ِ عشقت چرا بر من گشودی

غم عشقت بیابون پرورم کرد

هوای وصل و بی بال و پرم کرد

به ما گفتی صبوری کن صبوری

صبوری چون به خاکی بر سرم کرد

برادر جان سلیمان زمانی

چرا انگشت و انگشتر نداری

بمیرم من مگر خواهر نداری

مسلمانان حسین مادر ندارد

غریب است و کسی بر  سر ندارد

چهل شب است و دعایم خدا کند که بمیرم

چرا من از تو جدایم خدا کند که بمیرم

برون ز کوی تو رفتم کنون که برگشتم

نیاز و من به عصایم خدا کند که بمیرم

از وقتی که بوسیدمش یه اربعین گذشته

من که چشام نمی بینه قبرش کجای دشته

عشقت نذاشت نه همسری نه مادری بفهمد

خودت دعا کن بمیرم تا برسم به سهمم

از بس تو صورتم زدن سیاهی میره داداش

یه مژده زینبت همین روزا میمره

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 62
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 871
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,555
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,956
  • بازدید ماه : 20,283
  • بازدید سال : 395,083
  • بازدید کلی : 22,642,044