وای رباب...
صحنه ها مثل سراب است رباب
پسرت در تب و تاب است رباب
روی آن دست که اصغر میخفت
اثر زخم طناب است رباب
در مرام همه ی این مردم
زدن سنگ ثواب است رباب
حالت حلق علی اصغر تو
بر نوک نیزه خراب است رباب
تازه این نیزه که سر بر آن است
ثلث آن تیر جواب است رباب
از نوک نیزه نیفتی پسرم
فکر این صحنه عذاب است رباب
وقت شیر است علی را بردار
وقت لالایی خواب است رباب
فکر دامادی اصغر بودی
نقشه ات نقش بر آب است رباب
وحید محمدی