loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 79 شنبه 29 آذر 1393 نظرات (0)

غریب مدینه...

درمانده ام از این دل زاری که نداری

با گنبد و بیرق سر و کاری که نداری

گلدسته ي آهم به فلک می رسد امشب

می سوزم از این گوشه کناری که نداری

خشکم زده چون خنده که زوار حریمت

گریان شدم از سنگ مزاری که نداری

حسرت به دلم مانده بیایم بنشینم

یک بار در ان آینه کاری که نداری

یا که بنشینم وسط کوچه ي روضه

بر سنگ حرم، روی غباری که نداری

من مانده ام و خلوت این پنجره و تو

با فرصت طوف دو سه باری که نداری

سر می کند اصلاً شب و روز تو چگونه

با خادم ِ با اشک نداری، که نداری؟

وقتی که کبو تر بشوی سمت مدینه

می میری از این راه فراری که نداری

 

رضا دین پرور

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 62
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 867
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,496
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,897
  • بازدید ماه : 20,224
  • بازدید سال : 395,024
  • بازدید کلی : 22,641,985