در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان

در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان

در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان

در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان

در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان
در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غریبی های مولای غریب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است این پیر میدان

در عشق بازی از طفولیت نجیب است

یار غریبی های مولای غریب است

یک بار هم در کودکی جان داده بهرش

او زنده با انفاس یار و بوی سیب است

این پیر میدان دار مستان در حقیقت

بیمارعشق است و حسین اورا طبیب است

او مزه مردن برایش را چشیده

حالا چنین بر کنج میدان بی شکیب است

موی سفیدش تشنه خون است آری

او دومین تصویر از شیب الخضیب است

پیراست اما شیر، پیرش هم شجاع است

این عاشق دلداه عنوانش حبیب است

در کوی رندان پیش افتاده است در عشق

در سر هوای یاری خدالتریب است

خونین شدن در مسلخ دلدار عشق است

بی جامه بودن حسن یک جسم سلیب است

از بین زوار حریم شاه او هم

از این شکوه عشق بازی با نصیب است

شاعر: محمد علي رضاپور


تعداد بازديد : 235
سه شنبه 29 مهر 1393 ساعت: 12:52
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف