حضرت علی اصغر(ع)-شهادت
شرمنده کرده است نگاه تو آب را
سوزانده داغ تو جگر آفتاب را
تا غنچه ی گلوی تو را دید حرمله
پاشد که با سه شعبه بگیرد گلاب را
با چند قطره آب مگر سیر میشدی؟
از زوزه های تیر گرفتم جواب را
جسم تو را چگونه پدر خیمه می برد
دق می کند اگر که ببیند رباب را
خون تو را به روی هوا ریخت این چنین
آورد از برای ملائک خضاب را
وقتی که خاک دید چنین جامه چاک داد
خشکی بر لب نوه ی بوتراب را
مجید گل دار