loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 119 جمعه 16 دی 1390 نظرات (0)

شکسته بال ترینم ، کبود می آیم

من از محله ی قوم یحود می آیم


از آن دیار که من را به هم نشان دادن


به دست های یتیمت دو تکه نان دادن


از آن دیار که بوی طعام می پیچید


از آن دیار که طفلت گرسنه می خوابید


کسی که سنگ به اطفال بی پدر می زد


به پیش چشم علمدار بیشتر می زد


از آن دیار که چشمان خیره سر دارد


به دختران اسیر آمده نظر دارد


از آن سفر که اگر کودکی به جا می ماند


تمام طول سفر زیر دست و پا می ماند


به کودکی که یتیم است خنده سر دادند


به او به جای عروسک سر پدر دادند


به جای آن همه گل با گلاب آمده ام


من از جسارت بزم شراب آمده ام


از آن دیار که آتش به استخوان می زد


به روی زخم لبان تو خیزران میزد


شاعر؟؟؟

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 151
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,682
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,976
  • بازدید ماه : 26,303
  • بازدید سال : 401,103
  • بازدید کلی : 22,648,064