یا امام رضا...
شکسته آمده اما شکسته پر نرود
به گریه آمده اینجا و دیده تر نرود
پر از خجالت و با کوهی از امید آمد
و قول داده که از کویتان دگر نرود
خوشا بحال دلی که برایتان حرم است
دلی که از پی هر عشوه و نظر نرود
چقدر زحمت نوکر کشیده ای آقا
عنایت دگری زحمتت هدر نرود
بگو که می شکند سر بداند عاشق تو
اگر که تاب ندارد از این گذر نرود
میان صحن و سرایت جلوس عارف هاست
بکوشد عارف واصل که بی خبر نرود
و حق بده به کسی که مسافر تو شده است
به غیر مشهدت آقا دگر سفر نرود
کسی که از سر شب در حریمتان مانده
برای خواب به خانه دم سحر نرود
ببین چگونه عنایت به این گدا داری
به گریه آمده اما به چشم تر نرود
یاسر مسافر