loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 87 چهارشنبه 25 تیر 1393 نظرات (0)

الهی و ربی...

اگرچه در سحرگاهی شنیدی ناخوش احوالم

ولیکن در شب احیا فرستادی به دنبالم

"رئوف بالعباد" من بیا دستم بگیر امشب 

که دیگر من نخواهم زد لگد بر بخت و اقبالم

تو دادی آب و نانم را شدم جلد یکی دیگر

زمین خوردم نفهمیدم ببین زخم پر و بالم

به مهرت آشنا هستم یقینا می شناسی ام

مرا از در مران مولا که من مهمان هر سال ام

بدا بر حال زار من ندارم چشم گریانی

نظر کن بر دلم یاحق و رحمی کن بر این حالم

ندارم راه پیش و پس مردد مانده ام حالا

به داد من برس یا رب که شیطان کرده اغفالم

شدم شرمنده ات وقتی خلوص نیتم گم شد

مرا از چشمت اندازد ریا در بطن اعمالم

میان ندبه و "جوشن" هوای جبهه ها کردم

چه شد آخر که جا ماندم ز یاران سبکبالم

حسین جانم حسین جانم نمی افتد ز لب هایم

که من خود مرثیه خوان ذبیح بین گودالم

به قدری نوحه سر دادم که مویم شد سپید آخر

قتیل روضه ی چنگ و النگوها وخلخالم

 

( علیرضا خاکساری)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 68
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 907
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 10,082
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 83
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 13,483
  • بازدید ماه : 20,810
  • بازدید سال : 395,610
  • بازدید کلی : 22,642,571