هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد صحبت از فرقه وفکر

هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد صحبت از فرقه وفکر

هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد صحبت از فرقه وفکر

هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد صحبت از فرقه وفکر

هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد صحبت از فرقه وفکر
هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد صحبت از فرقه وفکر
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و... قدرت لایزل رب تو باهم آمد صحبت از فرقه وفکر

هرزمان خواسته ام وصف تورا بنویسم

فارسی یا عربی اسم خدا هم آمد

بس که تو غرق خدائی همه جا اسم تو و...

قدرت لایزل رب تو باهم آمد

صحبت از فرقه وفکر علی اللهی نیست

بنده ای بنده، ولی کار خدائی داری

بین هر خوشه ی انگور ضریحت پیداست

تاسماوات خدا برو بیائی داری

قُل هواللهُ اَحَد را ز تو دارم مولا

وصف تو روح عبادات مرا کامل کرد

(کافری بیش نیودم علوی ام کردی)(1)

مِهر تو کفر مرا مُهر زد و باطل کرد

وحی شد آیه به آیه به پیمبر قرآن

هل اتی ،واقعه ، توحید ، قیامت ، کوثر..

دید از نقطه ی آغاز (ب) ی بسم الله

تا علیِّ صَدَقَ الله، توئی یاحیدر

لعن ونفرین خدا بر همه بخٍ گوها

دست بیعت به تو دادند و خیانت کردند

گفت:، قرآن وعلی این دو امانت هستند

تا توان بود خیانت به امانت کردند

پنج انگشت فلانی که به تو کف داده است

پشت در پشت شد و فاطمه را سیلی زد

هر چه بر آمد از آن دست در آن پس کوچه

زد به زهرا جلوی چشم شما خیلی بد

باهمان دست به جمع آوری هیزم ها

قصد آتش زدن خانه واهلش را کرد

آتشی که قد زهرای تو را یک دفعه

بین آن دود و حرارت پیش چشمت تا کرد

بشکند پای همان دست که با آن مسمار

درب آتش زده بر سینه ی زهرا کوبید

درب بر سینه ی زهرا زدو با ده تا اسب

باچهل نعل تن خون خدا را کوبید

سالها میگذرد حادثه ها پا برجاست

مانشستیم ازاین حادثه ها میسوزیم

ای که دستت برسد عرش خدا کاری کن

چشم بر دست تو در امر فرج می دوزیم

شاعر: سيد مهدي جلالي

1: استاد لطيفيان


تعداد بازديد : 199
یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت: 9:29
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف