loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 169 سه شنبه 06 خرداد 1393 نظرات (0)

پیامبر اعظم(ص)-مدح و صلوات

 

در کشور عشق، معبدی می خواهم

یک سینه تهی ز هر بدی می خواهم

سهمی ز جهان اگر مرا می بخشید

باغی ز گل محمدی می خواهم

***

ای عشق ! تو آمدی حیاتم دادی

از ظلمت و تیرگی نجاتم دادی

من تشنه ی یک سرود روشن بودم

جامـــــی ز زلال صلــــواتم دادی

***

ای دوست ! ندای « لا تخف » می آید

شب رفت ، صدای چنگ و دف می آید

شد چشم زمین به نور احمد روشن

از عرش ، فرشته ، صف به صف می آید

***

بوی تو ز بوستان من می آید

خورشید در آسمان من می آید

لب های مرا فرشتگان می بوسند

چون نام تو بر زبان من می آید

***

در عشقِ تو استوار ، همچون کوهم

بی نور تو ، عابر شب اندوهم

چون نام تو بر لبان من می رقصد

عطر صلوات می چکد از روحم

***

تا نام تـــــو بر زبان هستی آمــــد

در سینه ی عشق ، شور مستی آمد

از سینه ی کعبه نـــــــور تو بیرون زد

گلبانک خوش خـــــداپرستی آمـــد

***

باید که حضور ماه را دریابیم

در دولت نور ، راه را دریابیم

ذکر صلوات بر محمد کافی ست

تا معنی « لا اله ... » را در یابیم

***

ای دل شدگان ! یار موافق آمد

افشاگر چهره ی منافق آمد

عالم ز ظهور نور او روشن شد

یاران ! صلوات ، صبح صادق آمد

***

ای دوست ! به آسمان نظر کن گاهی

ذکری تو بگو ، بر آور از دل آهی

لب را به گلاب نام او خوشبو کن

گر دولت وصل دوست را می خواهی

***

ای دلشدگان ! نسیم جان می آید

در جسم زمین ، دوباره جان می آید

در باغ ، گل محمدی می خندد

تبریک ! بهار عاشقان می آید

***

در ظلمت شب ، دلیل راهم دادند

رخصت به دلم ، دل سیاهم دادند

چون نام تو بر لبان روحم رقصید

در خلوت انس دوست راهم دادند

 

***

ای خال لب تو ، نقطه ی بسم الله

در حُسن و جمال ، ماه تر از هر ماه

شکرانه ی دیدن تو صد تکبیر است

« لا حول و لا قوة الا باللــــــــه »

***

ای خون حماسه در رگ آزادی !

تو بر سر ظلم ، تندر فریادی

تو آمدی و به غنچه های ایمان

فرمان خجسته ی شکفتن دادی

***

ای نور زمین و آسمان ! ادرکنی

ای قبله ی دل ، بهشت جان ! ادرکنی

بوی خوش وصل می وزد از نامت

نام تو سرود عاشقان ، ادرکنی

 

رضا اسماعیلی
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 58
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 832
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,062
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,463
  • بازدید ماه : 19,790
  • بازدید سال : 394,590
  • بازدید کلی : 22,641,551