loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 189 دوشنبه 18 فروردین 1393 نظرات (0)

ای خسته ی دل خسته ی آزار کشیده

در پای علی زحمت بسیار کشیده

تو دست به رو داری ومن دست به خواهش

کار من و تو هر دو به اصرار کشیده

پیداست از این دست به جا مانده که زهرا

تا پشت در خانه سری زار کشیده

فهمیده ام از لمسی دستان تو،شانه

از بازوی افتاده ی تو کار کشیده

می ترسم از این آه،که این شیشه بریزد

بر سنگ زمین سینه ات انگار کشیده

تو چهره بپوشان ولی این کوچه به من گفت

این گونه ی پاشیده به دیوار کشیده

امید ندارم به خود از درد نپیچی

پهلوی تو بد جور به مسمار کشیده

من می نگرم بر توو می بینم از این شام

دستی نوه ات را سر بازار کشیده

انگار شبیه تو شدن جرم بزرگی ست

کار توو او هر دو به انظار کشیده

خون می چکد از ناخنش و حال ندارد

آنقدر که از تاول پا خار کشیده

برخاست که یک جمله بگوید به عمویش

گیسوی مرا چند طلبکار کشیده

هر بار که گفتم سر بابام نیُفتد

خوردم زِ سنان پیش تو هر بار کشیده

کم بود ببینی که حرامی به کنیزی

در خانه اش از دخترکت کار کشیده

شاعر: حسن لطفي

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 64
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 65
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,359
  • بازدید ماه : 24,686
  • بازدید سال : 399,486
  • بازدید کلی : 22,646,447