loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 73 شنبه 09 فروردین 1393 نظرات (2)
وسط كوچه راهتان را بست

از خدا هم حيا نكرد اصلاً

پاره كرد آن قَباله را ملعون

به همين اكتفا نكرد اصلاً

 

سرتان داد ميزد و ميگفت:

خون به چشم ِ ابوتراب كنم

هرچقَدر كينه از علي دارم

همه را با زنش حساب كنم

 

يكنفر لات هم نبود آنجا؟!

كه بگويد به زن نزن سيلي

با كفِ دست و پشتِ دستِ چپش

دو كشيده زد و شدي نيلي

 

ضربِ دستش چقَدر سنگين بود!

بر زمين گوشواره ات افتاد

صورتَت زير ِ هاله اي رفت و

ماهِ حيدر ستاره ات افتاد

 

پيش چشم حسن چرا زدنت؟!

مجتبايت مگر غرور نداشت

غم ناموس را چكار كند؟!

كاش در كوچه او حضور نداشت

 

چادرت را تكاند و با گريه

زود از رويِ خاك جمعت كرد

تا به خانه عصاي دستت شد

مثل پروانه گشت و شمعت كرد...

شاعر: رضا قرباني

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 141
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 1,469
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,763
  • بازدید ماه : 26,090
  • بازدید سال : 400,890
  • بازدید کلی : 22,647,851