loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 321 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

يا عباس جي بالماء...
چشم انداخت ببیند همه ی صحرا را

در نظر داشت که در مشک کند دریا را

قصدش این بود که با دست قلم هم که شده

در حرم خط بزند دلهره ی زنها را

رود می گفت که یک جرعه مرا مینوشد

عشق میگفت که نشناخته ای سقا را

با سر انگشت خودش روی تن آب نوشت

دیدی آیا لب خشک پسر مولا را

راه افتاد به سمت حرم آل الله

دید در روبروی خود همه ی دنیا را

دست افتاد زمین مشک نیفتاد زمین

تا به دندان ببرد آبروی زهرا را

رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت

هر چه توان داشتم زپیکر من رفت

پشت و پناه یکی دو روزه من نه

یک جبل الرحمه از برابر من رفت

دردم از این است که برادر من رفت

گفتم ابوالفضل هست غصه ندارم

عیب ندارد اگر که اکبر من رفت

بس که بلند است هلهله بگمانم

کوفه خبردار شد که لشگر من رفت

خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت

 وای ابوالفضل رفت

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 52
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 813
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 8,771
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,172
  • بازدید ماه : 19,499
  • بازدید سال : 394,299
  • بازدید کلی : 22,641,260