loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 129 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

 

بالا که برد دشمن دون تازیانه را

گم کردی ای کنیز خدا راه خانه را

وقتی که رفت دست علی بین ریسمان

آتش زدند قلب تو و آشیانه را

حیدر بهانه ای است که بستر نشین شوی

بیرون کشیده اند ز خانه بهانه را

افتاد روی خاک، اگر گوشواره ات

باید حسن به خانه برد دانه دانه را

قنفذ برای اینکه تو را پرپرت کند

اول نشانه رفت رخ و کتف و شانه را

پیش حسن کسی که غرور تو را شکست

می زد به پهلویت لگدی عامدانه را

سیلی به تو زدند، حسن داد می کشید

در خاک برد زندگیِ جاودانه را

وقتی که دید بازوی تو زینب این بگفت

بیخود نبود مادرم انداخت شانه را

رفتی و قبر مخفیِ تو بی نشانه ماند

 در گور برد دشمنت از تو نشانه را

رضا باقریان

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 70
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 87
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 711
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 18,005
  • بازدید ماه : 25,332
  • بازدید سال : 400,132
  • بازدید کلی : 22,647,093