اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما برآشفتم نمک دان ها ز دست�

اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما برآشفتم نمک دان ها ز دست�

اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما برآشفتم نمک دان ها ز دست�

اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما برآشفتم نمک دان ها ز دست�

اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما برآشفتم نمک دان ها ز دست�
اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما برآشفتم نمک دان ها ز دست�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما برآشفتم نمک دان ها ز دست�

اجابت کن گدایی را بر احوالات بارانی

که خشکی برده از یادم رسوم عبد و سلطانی

به پایم شوره زاری شد به لطفت یا کریم، اما

برآشفتم نمک دان ها ز دستانم چه آسانی

صدایت میزنم شاها که یک را با سه می بخشی

به محشر منتظر باشم کنی من را فراخوانی

منم آنی که سختش شد جدایی های
پی در پی

مدد کن تا که باشم از اهالی خراسانی

به خورجینم نگاهت کرده ای پنهان و این یعنی ...

حسابم میکنی جزءِ برادر های کنعانی

تحیر مانده ام اسرار عشاقی، که میبینم

شما را چون منی شرم است و من را چون شما جانی


شاعر : فرشید یار محمدی


تعداد بازديد : 105
چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت: 23:31
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف